- پنجشنبه ۴ تیر ۹۴
راستش، راستش ته دلم یه نقطهی کوچولوی روشن بود که میگفت دوباره نوشته هام رو میبینم. چشمامو بستم و وبلاگمو باز کردم و از خدا خواستم آخرین مطلبم مال سال 94 باشه .. اما نبود. :}
[ الان همهی اون احساسات و اشکها و قهقهههایی که موقع نوشتن پست آی وبلاگم داشتم، همه شون بین صفر و یک هاردهای خراب بلاگفان یعنی؟ .. ]
- سه شنبه ۲ تیر ۹۴
میدونی..؟ انگار هرچی بیشتر سعی میکنم به آدما نزدیک بشم، ازشون دورتر میشم ..
{···}
- سه شنبه ۲ تیر ۹۴
مثل این که همه ی اتفاقات جالب و چسناله ها و نوشتنی هام توی همون دوره ی نداشتن وبلاگ فوران کرده بود. الان هی میخوام یه چیزی بنویسم هیچ ایده ای ندارم که چی بنویسم! اما اینجا انقدر گوگولی و دوست داشتنی ه که هی میام نگاش میکنم! ^^
پ.ن1: خدایا. میشه بیدار شم ببینم امروز 5شنبه ست و فاینال زبان و امتحان اجتماعی م رو با موفقیت دادم و دارم وسایلمو جمع میکنم که برم توی اتاق جدیدم؟ میشه؟ 8>
پ.ن2: میفرماد که، بشکن مرا و مرا بشکن ..
- دوشنبه ۲۵ خرداد ۹۴
همیشه از "شروع های دوباره" استقبال کردم. از دست رفتن وبلاگ عزیزم توی بلاگفا هم باعث شد که هرچیزی که توی 4 سال گذشته نوشتم رو بذارم کنار و کوچ کنم به اینجا. دلم برای نوشته هام تنگ میشه اما حس خوبی دارم به این جا. سخت هست عادت کردن بهش اما میشه که دوباره یه جا احساس خوبی داشته باشم برای وبلاگنویسی!
و این که، اینجا چرا انقدر امکانات داره؟ :| :))
- دوشنبه ۲۵ خرداد ۹۴
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۴ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۴ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۳ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۶ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۵ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
دی ۱۳۹۴ ( ۶ )
-
آذر ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
مهر ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
تیر ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
-
خرداد ۱۳۹۴ ( ۲ )