راستش، راستش ته دلم یه نقطهی کوچولوی روشن بود که میگفت دوباره نوشته هام رو میبینم. چشمامو بستم و وبلاگمو باز کردم و از خدا خواستم آخرین مطلبم مال سال 94 باشه .. اما نبود. :}
[ الان همهی اون احساسات و اشکها و قهقهههایی که موقع نوشتن پست آی وبلاگم داشتم، همه شون بین صفر و یک هاردهای خراب بلاگفان یعنی؟ .. ]
- سه شنبه ۲ تیر ۹۴