فراموش کردن آدم ها خیلی فرق داره با این که حس کنی دیگه نمیتونی مثل قبل باشی باشون. یه وقتایی حس میکنی هرکاری هم که میکنی، هر چقدر هم که دلت میخواد نمیتونی مثل قبل از بودن باهاشون خوشحال شی. اما انقدر برات عزیزن که میخوای همونی که قبلا توی ذهنت بودن، به همون خوبی بمونن. پس مجبوری فاصله بگیری. که تو هم توی ذهن اونا خراب نشی. میدونی چی میگم؟ فاصله گرفتن از آدما خیلی با فراموش کردن شون متفاوته. وقتی از یکی فاصله میگیری که نخوای فراموشش کنی. مثل من. مثل من که از همه ی آدم خوب آ فاصله گرفتم. چون عوض شدم. چون نخواستم خاطره های خوب توی ذهنم هم عوض شه.. میفهمی چی میگم؟ میفهمی؟ ..
اساماس داد « خدافط یکتای عزیزم :* ». توی دلم گفتم کاش همون پارسال اینو میداد که بهترین هم بودیم. نه امسال. امسال آخه خیلی از هم دور شدیم ..
لامصب. Forgetting رو از David Gray کاش گوش بدید و اینا رو بخونید. که به عمق فاجعه پی ببرید. :}
- پنجشنبه ۴ تیر ۹۴